بیعت رضوان (دانشنامهجهاناسلام)بیعت رضوان، عنوان بیعت جمعی از صحابه با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در ذیالقعده سال ششم هجری است که به بیعت تحت الشجره نیز معروف است. فهرست مندرجات۲ - جریان واقعه بیعت رضوان ۳ - زمینههای انعقاد بیعت رضوان ۳.۱ - همراه نبردن جنگ افزار ۳.۲ - دعوت از قبایل ۳.۳ - احرام از ذیالحلیفه ۳.۴ - کسب اطلاع از واکنش قریش ۳.۵ - تغییر مسیر پیامبر ۳.۶ - خواندن نماز خوف ۳.۷ - توقف در حدیبیه ۳.۸ - معجزه پیامبر ۳.۹ - گزارش قریش ۳.۱۰ - آزادادی جاسوسان قریش ۳.۱۱ - ارزیابی مشرکان مکه ۳.۱۲ - اعزام نمایندگان پیامبر ۳.۱۳ - بیعت مسلمانان با پیامبر ۳.۱۴ - نزول آیه ۴ - صلح پیامبر با مکیان ۵ - مسجد یادبود ۶ - منابع جهت مطالعه ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - رویای صادقهحضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با در میان گذاشتن رؤیای صادق خویش مبنی بر اینکه پس از ورود به کعبه سر خود را تراشیده و با گرفتن کلید کعبه همراه با دیگران در عرفات وقوف مییابند، از اصحاب برای انجام عمره دعوت کردند. ایشان در ذیقعده سال ششم هجرت، پس از اینکه «نمیلة بن عبدالله» [۲]
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.، چاپ دوم، ج۲، صص۳۰۸ و ۳۰۹.
یا «عبداللّه بن امّمکتوم» را به نیابت از خود در مدینه گماشتند، به همراه عدهای از مسلمانان مهاجر و انصار و اعراب قبایل که در بین راه به آنان پیوستند، به سمت مکه عزیمت نمودند. تعداد آنان از هزار و چهارصد تا هزار و ششصد نفر گزارش شده است. در این سفر چهار زن («امّ سلمه» همسر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، «امّعماره»، «امّمنیع» و «امّعامر») همراه آنان بودند. ۲ - جریان واقعه بیعت رضواندر سال ششم پس از هجرت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با گروهی از صحابه، که تنها شمشیری در غلاف به همراه داشتند و شمار آنان را هزار و چهارصد تا هزار و ششصد تن نوشتهاند، به قصد زیارت خانه خدا و ادای مناسک عمره از مدینه خارج شدند. [۶]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/ ۱۹۶۲-۱۹۶۷)، ج۲، ص۶۲۰-۶۲۱.
[۷]
رازی، حسین بن علی ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵-۱۳۷۵ ش، ج۱۷، ص۳۳۷.
چون به حدیبیه - دهی در فاصله یک منزلی مکه و نُه منزلی مدینه- رسیدند، مردم مکه راه را بر آنان بستند و مانع رفتنشان به مکه شدند. ۳ - زمینههای انعقاد بیعت رضوانسفر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سرزمین مخالفان خود، بعد از حدود بیست سال روابط تیرهای که با جنگهای خونینی همچون بدر، احد، خندق (احزاب) و کشته شدن بسیاری از سران مشرک مکه همراه گردید، از یک سو بیانگر تحلیل قوای مشرکان به ویژه در جریان شکست در جنگ احزاب (که تمامی قوای داخلی و نفوذی خویش اعم از منافقین و یهودیان را به کار گرفته بودند) و از سوی دیگر تثبیت قدرت حکومت نبوی در مدینه و نیاز به فراهم نمودن زمینههای مناسب برای برقراری روابط با سایر مناطق جهت رساندن پیام اسلام بود. اقداماتی که از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مسلمانان، اعراب قبایل مسیر راه و مشرکان مکه در طول این سفر انجام گرفت، هر کدام نشاندهنده آخرین تلاشهایی است که هر کدام از طرفین در محو قدرت دیگری و گذر از روابط خصمانه به دیپلماتیک، طی مراحل مختلف انجام دادند که در ذیل به آن اشاره میگردد. ۳.۱ - همراه نبردن جنگ افزاربه همراه نبردن جنگ افزار توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و همراهان به جز سلاح مسافر، که شامل شمشیر در غلاف بود و به همراه بردن شتران قربانی برای نشان دادن نیت خود از سفر. ۳.۲ - دعوت از قبایلدعوت از قبایل مسیر راه برای همراهی که عده بسیاری از آنان به بهانه محافظت از مال و خانواده و در واقع به این دلیل که در صورت درگیری با مکیان شکست مسلمانان بیسلاح حتمی است، از رفتن سر باز زدند. ۳.۳ - احرام از ذیالحلیفهمُحرم شدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اکثر مسلمان در «مسجد ذیالحلیفه» و بر زبان جاری نمودن کلمات تلبیه. (لبیک، اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، انّ الحمد و النعمة لک و الملک، لا شریک لک.) برخی هم در «جحفه» محرم شدند. ۳.۴ - کسب اطلاع از واکنش قریشکسب اطلاعات توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، از واکنش قریش نسبت به حرکت آنها از افرادی چون «بسر بن سفیان» و «بدیل بن ورقاء». - اطلاع یافتن از اینکه قریش با زن و بچه از مکه بیرون آمده و در ذیطوی اردو زدهاند و با خدا عهد کردهاند که هرگز نگذارند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد مکه شود. - گسیل داشتن سپاه توسط قریش به فرماندهی «خالد بن ولید» به همراه دویست نفر به «کراع الغمیم» و فرستادن جاسوسان در کوههای اطراف. ۳.۵ - تغییر مسیر پیامبرتغییر مسیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از مسیر سپاه قریش. ۳.۶ - خواندن نماز خوفخواندن نماز ظهر و عصر به صورت نماز خوف (جهت اطلاع از نظرات مختلف درباره کیفیت و مواقع لزوم نماز خوف به کتب فقهی مراجعه شود. ) در زمانی که با سپاه قریش رویارو شده بودند؛ به منظور جلوگیری از حمله غافلگیرانه. علاوه بر آن «عباد بن بشر» با گروهی از مسلمانان به هنگام نماز در مقابل خالد صف کشیدند. [۱۸]
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.، چاپ دوم، ج۲، ۵۸۲.
۳.۷ - توقف در حدیبیهحرکت مجدد مسلمانان و زانو زدن شتر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در منطقه «حدیبیه» و توقف در این منطقه. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این مورد فرمودند: «آن خدایی که از ورود فیل به مکه جلوگیری کرد، این شتر را هم اینجا نگه داشت. امروز قریش هر پیشنهادی به من بکنند که در آن صله رحم باشد، من آن را میپذیرم.» [۱۹]
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.، چاپ دوم، ج۲، صص۳۰۹ - ۳۱۰.
۳.۸ - معجزه پیامبرمعجزه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جوشان نمودن آب چاه در منطقهای بیآب و سیراب شدن اصحاب. ۳.۹ - گزارش قریشقریشیان از همان ابتدای امر فرستادگانی را به منظور کسب اطلاعات نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرستاند. بدیل بن ورقاء به همراه جمعی از خزاعه، مکرز، حلیس و سرانجام «عروة بن مسعود» افرادی بودند که پاسخشان چیزی جز نیت عدم جنگ و انجام عمره توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نبود. در نهایت عروة که احترام مسلمانان نسبت به پیامبر را دیده بود، به قریش گفت: من به نزد پادشاهان ایران، روم و حبشه رفتهام؛ احترامی که اطرافیان محمد به وی میکنند، بیش از احترامی است که اطرافیان پادشاهان مزبور نسبت بدانها معمول میدارند و بدین ترتیب هرگز او را تسلیم شما نخواهند کرد و از دورش پراکنده نمیشوند. اکنون هر فکری دارید بکنید و هر تصمیمی که میخواهید بگیرید. [۲۱]
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.، چاپ دوم، ج۲، صص۳۱۴-۳۱۱.
۳.۱۰ - آزادادی جاسوسان قریشاز اقدامات دیگر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نگهبانی شبانه افراد در اطراف لشکر است. از جمله اقدامات جاسوسی قریش که یکی از موارد آن فرستادن افرادی در حدود پنجاه نفر به سمت سپاه مسلمانان بود که منجر به دستگیری آنها توسط مسلمانان شد. قریش با اطلاع از این موضوع عدهای دیگر را به سمت سپاه فرستاد که اقدام به پرتاب تیر و سنگ نموده و نتیجه آن دستگیری برخی از آنها بود. به نقل برخی مورخان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنها را بخشیده و آزاد نمود. [۲۲]
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.، چاپ دوم، ج۲، صص۳۱۴-۳۱۱.
۳.۱۱ - ارزیابی مشرکان مکهمشرکان مکه درباره سفر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دو احتمال میدادند. یکی اینکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به این بهانه قصد حمله به مکه را دارد و دیگر اینکه پس از سالها درگیری، حتی اگر به قصد عمره هم به مکه وارد شود، ابهت مکیان در مقابل سایر قبایل شکسته شده و قدرتمندی مسلمانان که توانستهاند بدون نبرد وارد مکه شوند، را نشان میدهد. سرانجام پس از چند روز که از ورود عثمان به مکه گذشت، بنا به نقل برخی مورخان وی توسط مشرکان مکه محبوس گشته و در بین مسلمانان شایع میشود که عثمان به قتل رسیده است. [۲۳]
ابن هشام، ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.، چاپ دوم، ج۲، ص۳۱۵.
۳.۱۲ - اعزام نمایندگان پیامبرفرستادن نمایندگانی از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مکه. ایشان پس از رفتن عروة، «خراش بن امیه خزاعی» را بر شتر خویش برای روشن ساختن هدف مسلمانان از سفر به مکه نزد قریش فرستادند؛ اما آنها شتر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را کشته و خراش نیز با وساطت رهایی یافته و نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بازگشت. [۲۴]
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.، چاپ دوم، ج۲، صص۳۱۴-۳۱۱.
پس از بازگشت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به «عمر بن خطاب» فرمودند که به مکه برود؛ اما وی به این دلیل که در مکه حامی ندارد «عثمان بن عفان» را پیشنهاد نمود. عثمان علاوه بر رساندن پیغام صلح پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از این سفر در معیت «ابان» به مکه رفت. وی همچنین حامل پیامی برای زنان و مردان مسلمان ساکن در مکه مبنی بر بشارت فتح مکه نیز بود. مسلمانان مکه نیز گفتند: آن خدایی که توانسته او را تا حدیبیه بیاورد، میتواند او را به مکه وارد کند؛ پس سلام ما را به رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برسان. ۳.۱۳ - بیعت مسلمانان با پیامبرپس از شایعه کشته شدن عثمان، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که اقدامات مسالمتآمیز خویش در برابر مکیان را بیفایده دیدند، از اصحاب خویش بیعت گرفتند. بر اساس نقل «جابر» تنها بر فرار نکردن بیعت گرفته شد؛ اما روایات دیگر علاوه بر آن پایداری تا سر حد مرگ که بیانگر آمادگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای جنگ میباشد را نیز ذکر مینمایند. این احتمال زمانی قویتر میشود که بدانیم قریش بلافاصله پس از اطلاع از این بیعت، افرادی را برای انعقاد صلح (حدیبیه) نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرستادند. ضمن اینکه پس از انجام بیعت مشخص شد، خبر کشته شدن عثمان شایعهای بیش نبود. به جز «جد بن قیس» همه مسلمانان حتی زنان در این بیعت شرکت داشتند. [۳۱]
شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.، ص۱۱۹.
۳.۱۴ - نزول آیههمچنین آمده است آیه ۲۹ سوره فتح «لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ اِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِی قُلُوبِهِمْ فَاَنْزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَ اَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِیباً؛ خداوند از مؤمنانی که زیر درخت با تو بیعت کردند، خشنود شده و میدانست در دلشان چه میگذرد؛ لذا آرامشی بر آنها نازل کرد و به فتحی نزدیک پاداششان داد.» که درشان شرکت کنندگان در این بیعت که در زیر درختی با نام «سمره» واقع شد، نازل گشته است. «بیعت رضوان» [۳۶]
قاضی ابرقو، سیرت رسول الله، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۷، ج۲، ص۸۰۹.
و «بیعت شجره» [۳۷]
سهیلی، عبد الرحمن، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق.، ج۶، ص۴۹۶.
نامهایی است که این پیمان بدان معروف است.بعدها بیعت کنندگان به اصحاب شجره شهرت یافتند. در مورد مکان درخت آمده است، حاجیان به قصد تیمن سالها در کنار آن نماز میگزاردند؛ اما عمر بن خطاب آنان را نکوهش کرده!!! دستور قطع آن را داد. ۴ - صلح پیامبر با مکیاناز سوی دیگر، فرستادگان مکه در حدیبیه با رسول خدا صلح کردند و قرار بر این شد که وی آن سال بازگردد و سال دیگر برای زیارت به مکه بیاید. [۴۲]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/ ۱۹۶۲-۱۹۶۷)، ج۲، ص۲۷۸.
[۴۳]
حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام، السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج۱، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت، ج۱، ص۱۲۷.
[۴۴]
رازی، حسین بن علی ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵-۱۳۷۵ ش، ج۱۷، ص۳۳۶-۳۳۷.
۵ - مسجد یادبودمسجدی نیز در محل بسته شدن این بیعت بعدا ساخته شد. ۶ - منابع جهت مطالعه• ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. • ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. • حسین بن علی ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۵ش. • حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام، السیاسی والدینی والثقافی والاجتماعی، ج۱، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت. • محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، تاریخ الامم والملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷). • یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵. ۷ - پانویس۸ - منبعدانشنامه جهان اسلام، مقاله شماره ۲۴۹۰. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بیعت رضوان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۲۹. ردههای این صفحه : بیعت | بیعت شجره | پیمان های پیامبر | رویدادهای تاریخ اسلام سال 6 (قمری) | سیره سیاسی پیامبر | مقالات پژوهه
|